[ad_1]
سریال فانتزی «پرسی جکسون و المپنشینان» یک مجموعه هشت اپیزودی از سرویس استریم دیزنی پلاس است که بر پایه مجموعه رمانی به همین نام تاثییر «ریک ریوردان» ساخته شده است. در طول این سالها مجموعه کتابهای پرسی جکسون از ریوردان میلیونها خواننده را با برداشت تازهاش از اساطیر یونانی که به دنیای مدرن منتقل شدهاند مجذوب خود کرده؛ با این حال، کوششهای قبل برای آوردن پرسی جکسون به پرده بزرگ سینما ناکام ماند. اکنون دیزنی این حماسه داستانی را به گفتن یک ماجراجویی اپیزودیک با چاشنی قهرمانی در دوران بلوغ به نمایش عموم گذاشته است. در ادامه با بازدید و نقد سریال Percy Jackson and the Olympians همراه ویجیاتو باشید تا به این سوال جواب دهیم که آیا این تاثییر اقتباسی موفق است یا خیر؟!
داستان سریال از این قرار است که: پرسی جکسون ۱۲ ساله (واکر اسکوبل) همه زندگی خود را با این گمان گذرانده است که مشکلی در ذهن و روان او وجود دارد. برای مثال حروف یک متن جلوی چشمانش محو میبشود، اما در عین حال چیزی را میبیند که دیگران نمیبینند، برای مثالً یک حاضر مخوف بالدار روی پشت بام یک ساختمان چند طبقه در نیویورک. و سپس یک روز پرسی فهمید میبشود که او یک نیمه خدا و پسر خود پوزایدون است. یعنی خدای دریاها و اقیانوسها، یکی از سه خدای مهم یونان باستان، همراه با زئوس و هادس.
بعد از روبرو شدن با این حقیقت، پرسی خود را در اردوگاهی برای کودکان دورگه میبیند، جایی که با آنابث (لیا جفریس)، دختر آتنا آشنا میبشود و فهمید میبشود که معلم مدرسهاش، آقای برونر (گلین تورمن)، در واقع یک حاضر افسانهای است و بهترین دوست او نیز (آریان سیمهردی) از دل دنیایی غیر قابل باور به سمت او آمده است. بعد از این حوادث، آشنایان تازه پرسی را برای یک ماجراجویی بزرگ آماده میکنند. در واقع او باید به سفری اودیسهوار برود تا بازدید کند که چه فردی صاعقههای زئوس را دزدیده است.

اما بیایید پیش از بازدید سریال به گفتن یک اتفاق مثبت حوالی پخش آن اشاره کنیم که برای سازندگان آن به معنی یک پیروزی است. با پخش پرسی جکسون در آخر سال ۲۰۲۳، سرویس استریم دیزنی پلاس خبرداد تنها در هفته اول نمایش این سریال، اقتباس تازه از رمان فانتزی ریک ریوردان بیشتر از ۱۳ میلیون بازدیدکننده جمع آوری کرده که در نوع خودش به یک رکورد برای این پلت فرم تبدیل شده است.
پیروزی غیرمنتظره پرسی جکسون را نه تنها میتوان با زمان بندی مناسب پخش سریال در تعطیلات کریسمس، بلکه با استراتژی شگفتیآور وجود خود نویسنده کتابها به گفتن تهیهکننده در سریال مرتبط دانست. در واقع مدیران دیزنی برای تشکیل این سریال به خود ریوردان نظر دادند که جای یکی از سازندگان سریال را به گفتن عنصر مهم تشکیل بگیرد.

اگر به یاد داشته باشید «پرسی جکسون و دزد صاعقه» که در سال ۲۰۱۰ انتشار شد، نوعی تلاش از سوس استودیوی فاکس قرن بیستم برای تشکیل یک جهان فانتزی تازه به سبک «هری پاتر و سنگ جادو» می بود. بعد آنها برای این کار، تهیهکنندگان و حتی کارگردان تکه اول فیلم هری پاتر را برای تشکیل این اقتباس سینمایی استخدام کردند. در نتیجه کریس کلمبوس که کارگردان دو فیلم اول فرنچایز هری پاتر می بود آن فیلم را کارگردانی کرد. اما مسئله اینجا می بود که برخلاف هری پاتر که جی کی رولینگ نقش مهمی در آثار سینمایی داشت، اما در این فیلم از ریوردان منفعت گیری نشد.
به طور کلی، کتابهای جیکی رولینگ و ریک ریوردان از تعداد بسیاری جهات همانند به هم می باشند. اما خب چرا؟ چون هر دو چرخه ادبی حول پسری ساخته شدهاند که دارای قوتهای ماوراء طبیعی است و در جستجوی مکگافین خاصی است که میتواند دنیای جادوگران یا نیمه خدایان را از یک حاضر شر و خطرناک نجات دهد. و در حالی که رولینگ زمان نوشتن هری پاتر از ادبیات کلاسیک انگلیسی الهام میگرفت، ریوردان اساطیر یونان باستان را مبنای آثار خود قرار داد.
با همه این تفاسیر، علیرغم امیدهای زیاد سازندگان، نه پرسی جکسون و دزد صاعقه و نه دنباله آن، «پرسی جکسون و دریای هیولاها» نتوانستند از خلاقیت برادران وارنر پیشی بگیرند و به طور کلی طرفداران آثار ریوردان از آن دو فیلم رضایت نداشتند. در نتیجه با ناکامی تجاری پروژههای سینمایی در سال ۲۰۱۳، آینده این فرنچایز متوقف شد تا این که دقیقاً ده سال سپس حقوق اقتباس از پرسی جکسون به دستان حریص شرکت دیزنی (همراه با کل میراث فاکس قرن بیستم) منتقل شد.

اما «پرسی جکسون» تازه در فرم یک سریال اپیزودیک با وجود مستقیم ریک ریوردان با یک زمانبندی سریالی آرام تلاش میکند مسیری مناسب را جستوجو کند. این یعنی استقلال از سختی درآمدهای باکس آفیس و این چنین زمان نامحدودتر سریال برای نسخه دیزنی پرسی جکسون زیاد سودمند می بود و فیلمنامه که توسط خود ریوردان نوشته شده می بود، توانسته روح کتابهای او را به درستی منتقل کند. یقیناً در این بین او گفت و گوهایی حوالی تحول هویت رنگی برخی شخصیتها وجود دارد که برخلاف کتاب در سریال دچار یک دگرگونی شدهاند. این یک رویکرد است که زیر نظر نویسنده کتاب انجام شده و بد یا خوب باید با آن کنار آمد. بعد من نیز به گفتن مخاطب به این تصمیم احترام میگذارم.
باید دقت داشت بر خلاف فیلم پرسی جکسون و دزد صاعقه، سریال پرسی جکسون و المپنشینان تلاش نمیکند در قوانین فانتزی آثار نوجوانانه جا بیفتد؛ برعکس، ریوردان و دیگر اعضای تشکیل این سریال داخل قلمرو سینمای خانوادگی دنج به گفتن امن ترین ژانر برای مخاطبان در سنین گوناگون خواهد شد. اینجاست که در کانون دقت یک بچه ۱۲ ساله، دنیای شگفت واهی، موجودات افسانهای و خدایان باستان دیگر چندان سورئال به نظر نمیرسد. این یعنی ریوردان ساختار پایه را از رولینگ میگیرد، بعد تشخیص پرسی، گروور و آنابث از هری، رون و هرمیون دشوار است. و کمپ دو رگهها نیز همان هاگوارتز است. در نتیجه، پرسی جکسون به شدت حس آشنایی خاصی به مخاطب هری پاتر دوست میدهد.
اما بعد از این رویکرد، در بین محاسن سریال، اولین چیزی که باید به آن اشاره کرد، بازیگران است. به نظر من واکر اسکوبل به معنی واقعی کلمه تولد مجدد پرسی در دنیای ماست و من شگفتی نمیکنم اگر او نیز در مقطعی از زندگی خود تنها در این نقش بازی کند. با دقت به این که همه نقشهای کودک و نوجوان در واقع توسط بازیگران هم سن و سال بازی میبشود، بقیه بازیگران نیز به همان اندازه خوب می باشند.

در قسمت بصری، چه مبارزه با یک هیولا یا ملاقات با مدوسا و به طور کلی فضاسازی، سریال دیزنی زیاد سودمندتر از نسخه سینمایی پرسی جکسون به نظر میرسد. به این علت جای شگفتی است که با بودجه قابل دقت ۹۵ میلیون دلاری، اقتباس سینمایی کلمبوس بازتابی محو شده از متن مهم باقی مانده می بود. این چنین تصحیح رنگ واقعاً برخی موقعیتهای سریال را نجات میدهد، چون ازمایش ها درونی قهرمان را منعکس میکند. برای مثال هنگامی پرسی کم و بیش حس اسایش و امنیت میکند، عکس طلایی میبشود و هنگامی حالت او به مضطرب و شوقانگیز تحول میکند، حقیقت اطراف او در ترکیب رنگهای تیرهتری غوطهور میبشود. به لطف این تکنیک، بینندگان میتوانند دنیای درونی پسر نیمه خدا را بهتر فهمیدن کنند و در عین حال پیش بینی کنند که چه چیزی در گوشه و کنار در انتظار پرسی است.
اما باید بدانید فهمیدن این مسئله نیز مهم است که با همه لیاقتهایش، «پرسی جکسون و المپنشینان» هم چنان یک محصول معمولی دیزنی باقی میماند، که برای داستانی در رابطه کودکان ۱۲ ساله قابل قبول است، اما برای مخاطب بزرگسال زیاد چشمگیر نیست. این سریال این چنین به برخی جزئیات خاص اما مهم داستان مهم بی دقت است و نویسندگان شجاعت این را ندارند که ناپدری پرسی را با دقت بیشتری به گفتن فردی توهین آمیز و بیرحمتر به عکس بکشند. انگارً نگه داری دقت مخاطبان نوجوان و کودک مشابه با سن شخصیت مهم برای سازندگان سریال مهم بوده است. به این علت، برای نگه داری روحیه ماجراجویی در سریال، باید برخی از قسمتهای بیمارگونه و روانشناختی متن مهم حذف میشد.

با وجود همه کاستیها، به نظر میرسد این سریال یک همراهی عالی برای شبهای زمستانی است و به حق با لیاقت دقت است، حتی اگر اصلاً با ژانر و یا تاثییر مهم آشنا نباشید، بازهم این سریال دلنشین، شیرین، پویا و از همه مهمتر کودکانه و خودجوش است که با دقت به این که پروژههای نوستالژیک شبیه بسیاری در ژانر فانتزی نوجوانانه برای مخاطبان گسترده طراحی نشده است، قطعا یک امتیاز مثبت است. این چنین برنامه ریزی شده است که این پروژه تلویزیونی همه پنج رمان مجموعه پرسی جکسون را پوشش دهد، بعد در آینده باید چشم به راه دیدن فصلهای بعدی باشیم.
[ad_2]
منبع