[ad_1]
غروب شهر
به نقل از خبرنگار مهر، برای اهمیت نوشته «سلامت روان» و دقت به ابعاد گوناگون آن، بهتر است در ابتدا به تعریفی از آن بپردازیم.
سلامت روان، موضوعی بیشتر از عدم وجود اختلالات یا بیماریهای روانی است. در تعریف سازمان بهداشت جهانی درمورد سلامت آمده است: «سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روحی و اجتماعی، نه فقدان، بیماری یا ناتوانی». در نتیجه میتوان او گفت، سلامت روان حالتی از «به» زیستی در شرایطی بهتر است که در آن فرد به توانمندیهای خود پی میبرد، میتواند با استرسهای عادی زندگی کنار بیاید، میتواند بر اطرافیان و دوستان خود اثرگذار باشد و این چنین میتواند نقشهای اجتماعی خودش را به خوبی ایفا کند.
با این تعریف از سلامت روان، میتوان فهمید اهمیت نوشته در ابعاد گوناگون آن شد و این که هر جامعهای برای پیشرفت و گسترش همه جانبه و در همه ابعاد؛ میبایست از سلامت روان قابل قبولی برخوردار باشد.
در این بین، یکی از صدمههایی که سلامت روان افراد و جامعه را تهدید میکند، مشکلات اقتصادی و امرار معاش است. یعنی، هر چه مقدار که افراد دچار گرفتاریهای اقتصادی زندگی باشند؛ سلامت روان آنها زیاد تر مورد تهدید قرار میگیرد.
فقر و سلامت روان
واژه «فقر»، یکی از عوامل محیطی اثرگذار در سلامت روان است. فقر با طیف وسیعی از مشکلات سلامت روان از جمله افسردگی، اضطراب و سوءمصرف مواد مرتبط است. به این علت، پرداختن به آن از این حیث که میتواند سلامت روان افراد و جامعه را تحت الشعاع صدمههای گوناگون قرار دهد؛ زیاد حائز اهمیت است.
فاطمه محمدبیگی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، با اشاره به افزایش صدمههای اجتماعی و مشکلات معیشتی و اقتصادی که تأثیر بسیاری بر سلامت روان مردم گذاشته است، اصرار دارد که مردم در این شرایط، به پشتیبانی و پشتیبانیهای روانی نیاز دارند.
افزایش مشکلات اقتصادی، خط فقر، آمار طلاق، آمار درگیریهای خشونتآمیز و درگیریهای خیابانی، افزایش پروندههای مرتبط با دعاوی خانوادگی و کیفری و دهها نوشته دیگر همه انها از پتانسیلهای بیماریهای روانی در سرزمین محسوب خواهد شد.
بنابر گزارش سازمان ملل متحد، در حالی که بیکاری میتواند خطر ابتلاء به بیماریهای روانی را افزایش دهد، انجام کارهای نامطمئن (به علت ناامنی، عدمقوت چانهزنی، دستمزد ناعادلانه و برنامههای کاری به شدت غیرقابل پیشبینی که مدیریت یک کار را غیرممکن میکند) تبدیل پیامدهای بدتر سلامت روانی میشود.
این گزارش مشخص می کند که امنیت اقتصادی از طریق تعریف یک درآمد پایه مشابه با استانداردهای جهانی میتواند سلامت روان را بهبود بخشد. چون، جوامع نابرابر زیاد تر از نرخ بالاتر افسردگی، اضطراب و دیگر مشکلات سلامت روان رنج میبرند.
شواهد روشن است که فقر برای سلامت روان زیان اور است و در سالهای تازه بین افزایش فقر و افزایش مشکلات روانی ربط وجود داشته است. کودکان و خانوادهها امکان پذیر به علت فقر، با انواع اثرات روانی مختصرزمان و طویل مدت روبه رو شوند. پژوهشها مشخص می کند کودکان ۲۰ درصد خانوارهایی که کمترین درآمد را دارند، چهار برابر زیاد تر از کودکان ۲۰ درصد ثروتمندترین خانوارها تا ۱۱ سالگی با مشکلات جدی روانی مواجه خواهد شد.
افسردگی معیشتی نه فقط یک قضیه اقتصادی، بلکه یک چالش اجتماعی و روانشناختی است.
مهدی اسدزاده جامعه شناس اقتصادی، با گفتن این که «افسردگی معیشتی» در جامعه ایران به یکی از دغدغههای مهم و گسترده تبدیل شده است، او گفت: این اتفاق در واقع بازتابی از شرایط اقتصادی سخت و نامتعادل است که بر زندگی روزمره مردم، به اختصاصی اقشار کمدرآمد، تأثیر عمیقی گذاشته است.
او گفت: عوامل بسیاری در شکلگیری این حالت نقش دارند که برخی از با اهمیت ترین آنها عبارتاند از شرایط اقتصادی کلان، نرخ بالای تورم و افت قوت خرید به شکل قابلتوجهی امنیت اقتصادی مردم را تهدید کرده است.
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]