[ad_1]
به گزارش غروب شهر
بهراد محمدی، بازیگر نقش مسلم بن عقیل در سریال تاریخی «مهمانکشی» در او گفتوگویی درمورد چگونگی حضورش در این مجموعه و مسیر حرفهای خود گفت: متولد سال ۱۳۷۳ هستم. یقیناً این اولین تواناییام در بازیگری روبه رو دوربین نبوده است. از ششسالگی در آثار تلویزیونی همانند «مسافر» به کارگردانی سیروس مقدم و «قطار ابدی» ساخته رضا عطاران بازی کردم.
او همین طور گفت: پدرم که خودش کارگردان تلویزیون است و مشوق مهمام در این مسیر می بود. همیشه به بازیگری علاقه داشتم و حتی در کنار تحصیل هم این علاقه را جستوجو میکردم. سال ۱۳۹۱ داخل رشته بازیگری شدم و بهطور جدی داخل دنیای تئاتر شدم. در سال ۱۳۹۷ نیز در مجموعه اپیزودیک «روزگار» به کارگردانی مرحوم سیامک صرافت بازی کردم. در همه این سالها در تئاتر فعال بودم و صبر کردم تا فرصتی مناسب برای ورود جدی به دنیای عکس فراهم شود.
محمدی درمورد چگونگی انتخابش برای سریال «مهمانکشی» او گفت: سال قبل در تئاتری با گفتن «مرگ با طعم نسکافه» ایفای نقش میکردم. آقای کریمی، مسئول انتخاب بازیگران این مجموعه، آن اجرا را دیدند و برای وجود در این سریال دعوت شدم. ابتدا قرار نبوده است نقش مسلم را بازی کنم و برای نقش فرد دیگر قرارداد بسته بودم. حتی تمرینهای سوارکاری و رزم را هم برای آن نقش اغاز کرده بودم. اما درنهایت شرایطی پیش آمد که من برای نقش مسلم به آقای کاوری معارفه شدم، تست گریم دادم و این زمان برایم رقم خورد.
وی درمورد سختیهای بازی در این نقش او گفت: نقش مسلم بن عقیل با صحنههای سوارکاری، رزم و جنگ همراه می بود که نیاز به تمرینهای فشرده و طاقتفرسا داشت. برای مثال یک بار گروه بدلکاری میانه تمرین با شمشیر انگشت من را بریدند و کار به بخیه کشید. از طرفی، شرایط آبوهوایی زیاد سخت می بود. در یک سکانس، در سرمای منفی ۱۰ درجه باید روی زمین میخوابیدم، آن هم تقریبا بدون لباس. یا در سکانسهایی در گرمای بالای ۵۰ درجه کویرهای یزد بازی داشتیم. نزدیک ۹ ماه دچار این پروژه بودم.
محمدی درمورد ویژگی برجسته شخصیت مسلم او گفت: با اهمیت ترین خصلت مسلم، ولایتمداریاش می بود. برای او، اول و آخر، سخن امام حسین (ع) می بود. یکی از دیالوگهایش این می بود که میاو گفت: «حسین در همهچیز اولی است». این فقط یک شعار نبوده است، بلکه برتری واقعی زندگی او می بود. هیچ چیز برایش مهمتر از امام نبوده است.
وی در ادامه افزود: مسلم پهلوانی است که در بزنگاهها نمود اشکار میکند. او انسانی است متواضع، اهل کار و تلاش در نخلستان، سر به زیر و خانوادهدوست اما هنگامی پای ظلم و بیعدالتی در بین باشد، داخل میدان میشود. شخصیتی با درون آرام و بیرونی قهرمانانه.
در آخر محمدی به مسئلهای درمورد لحن دیالوگها در این سریال اشاره کرد و او گفت: نمیدانم دقیقا از چه وقتی این ذهنیت شکل گرفت که اگر کاری تاریخی است، حتما باید دیالوگها سنگین و کتابی باشد؛ همانند «من باید بروم و او را آزاد کنم و بر اراده خویش پافشاری نمایم… ». در این سریال تلاش کردیم راه میانهای را انتخاب کنیم. جایی که امام حسین(ع) سخن بگویید میکنند یا خطبه و نامهای خوانده میشود، زبان رسمی و ادبی است؛ اما در صحنههای دیگر زبان سادهتر و قابلفهمیدنتری به کار گرفتهایم. در عین حال، از محاوره کامل نیز دوری کردیم. این اعتدال، به باورپذیری و ربط بهتر با مخاطب پشتیبانی کرد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]
منبع