[ad_1]
به گزارش غروب شهر
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، این روزها زیاد تر از تبلیغات در تلویزیون درمورد آگهیهای زمان و بیزمان بین سریالها و برنامههای پلتفرمهای خانگی سخن بگویید میشود. روزگاری همه به تلویزیون میتاختند که چرا در میانه پخش سریال و یا برنامهای و حتی پخش فوتبالی، آگهی بازرگانی پخش میکند.
اما امروز به پلتفرمهایی انتقاد میکنیم که پول اشتراک را جدا میگیرند و تبلیغات را جدا! کنار پخش یک تبلیغ قبل از پخش و چند تبلیغ در میانه پخش برنامه و سریال، بیلبوردهایی را هم طراحی کردهاند تا اسپانسرهایشان را در جریان پخش سریال و برنامههایشان، حمایتکنند.
سکوت هنرمندان!
اینجا نه هنرمندان و نه صاحبان اندوخته و اصطلاحاً فرهیختگانِ این حوزه در سکوت کامل بهسر میبرند، اما وقتی که تلویزیون ستارهمربعها را توسط مجریانش اظهار میکرد و یا پیش از پخش برنامه و سریال و یا در جریان پخش، تبلیغاتی را روی آنتن میبرد، موجی از انتقادات را بههمراه داشت.
تفاوت در نحوه درآمدزایی: تلویزیون و پلتفرمها
اگرچه تبلیغات آزاردهنده در هر مدیومی، صدمه به حقوق مخاطب است و اصلاً قابل دفاع نیست، اما ملزوم به اشاره است که تلویزیون هیچ اشتراک و هزینهای را بابتِ تماشا از مخاطبانش دریافت نمیکند و آگهی روی آنتن میبرد و پلتفرمها هم هزینه اشتراک را از مخاطب میگیرند و تبلیغاتشان را از اسپانسرها و اندوختهگذارها! بهنظر میرسد اینجا (نمایش خانگی) زیاد تر حقوق مخاطب را در نظر نمیگیرد تا تلویزیون.
صدمههای تبلیغات بازرگانی
فارغ از این مسئلهای که اشاره شد، صدمههای بسیاری به مخاطبان از بعدِ تبلیغات بازرگانی در تلویزیون، نمایش خانگی و فضای مجازی داخل میشود. یکی از اصولِ تبلیغات، آزرده نکردن مخاطب آن محصول تبلیغی است، اما آنقدر صاحبان آگهیها از فقدان نظارت بر آگهیهای تبلیغاتی سوءاستفاده میکنند که مخاطب در این شرایط اقتصادی و معیشتی، از این که نمیتواند آن کالا و محصول را برای خانوادهاش فراهم کند، آهِ حسرت میکشد.
واقعاً چهفردی میتواند نتایج سوء فرهنگی حاصل از یک آگهی سودجویانه را که مقصد آن تنها افزایش فروش محصولات بازرگانی است، برآورد کند؟ آیا رسانه ملی میداند که اعتبار رسانهای خود را پای این نوع شعارها ریخته و متضرر اول این نوع تبلیغات خود اوست؟
تأثیر تبلیغات بر سبک زندگی ایرانی اسلامی
بهباور تعداد بسیاری از کارشناسان، این بنای غلط را در قبل عدهای تاجر صرف در تلویزیون گذاشتهاند. هنگامی تجمل و ترویج نامناسب اشرافیگری به مدل تبلیغی در تلویزیون تبدیل میشود، آن زمان سبک زندگی ایرانی اسلامی به خطر میافتد.
وجود پررنگ بازیگران در تبلیغات
بین این تبرّجها و خودنماییها که قدری نسبت به قبل تقلیل اشکار کرده است، اما سیل تازه وجود بازیگران در تبلیغات تجاری از سویی دیگر، چه در تلویزیون و چه نمایش خانگی بر این خودنماییها بهنوعی دیگر میافزاید. چهرههای آشنا در تیزرهای تبلیغاتی دیده خواهد شد و نگاهی به این تیزرها مشخص می کند که هم ستارههای گرانقیمت سینما به چشم میخورند و هم بازیگران پرکار تلویزیون جلوی دوربین میآیند و از این لحاظ، تفاوتی بین آنها دیده نمیشود.
مسئله قابل ذکر آن است که زیاد تر این تبلیغات به برندهای خوراکی، بهداشتی و لوازم خانگی تعلق دارد؛ برخی از این تبلیغات با ارجاعات مستقیم هنری همراه است، یعنی بازیگران «نونخ» همچون سعید آقاخانی، پاشا جمالی و نسرین مرادی را در تیزر تبلیغاتی یک بانک میبینیم که با گریم، لهجه و حتی تکهکلامهای آشنای این سریال درمورد بانک موردنظر دیالوگ میگویند.
یا بهرام رادان، چهره پرکار عرصه تبلیغاتِ امروز که در تیزرهای یک برند تولیدکننده لوازم خانگی دیده میشود. از طرفی دیگر، مرد تکراری تبلیغات تلویزیون و نمایش خانگی، پژمان جمشیدی است که تیزرهای بیشمار او را برای یک مجموعه فروشگاه لوازم خانگی چندین دفعه در تیزرهای تبلیغاتی و تصاویر بسیاری در بیلبوردهای شهری ناظر هستیم.
چهرههای تازه و قدیمی در تبلیغات
بهنام سپاس با تبلیغات یک برند قهوه به نمایش خانگی آمده است و میلاد کیمرام هم که زمانها است سفیر تبلیغاتی یک برند تولیدکننده ابزارآلات صنعتی است، حتی امیر آقایی هم با تبلیغ یک برند مبلمان دیده شد، مرجانه گلچین در روزهایی که کمتر در آثار تلویزیونی و سینمایی میبینیم، بین پخش برنامه و سریالهای تلویزیون بهگفتن سفیر یک برند محصولات شوینده در قاب تلویزیون ظاهر میشود، ناگفته نماند که تیزرهای این برند هم چنان در پلتفرمها در حال پخش است.
الناز حبیبی با اجرای تیزر تبلیغاتی کوتاهی برای یک برند بهداشتی در پلتفرمها دیده میشود و پوریا پورسرخ بهگفتن سفیر یک شرکت اراعهدهنده خدمات پستی فعالیت میکند، سینا مهراد هم از جمله چهرههای جدیدی است که از اغاز امسال یک برند نوشیدنی انرژیزا را در پلتفرمها تبلیغ میکند.
چرا بازیگران به تبلیغات روی آوردهاند؟
یقیناً میتوان گمان زد که چرا آنقدر چهرهها بهسمت تبلیغات تلویزیونی و نمایش خانگی آمدهاند؟ با کار کمتر صاحب درآمد بیشتری خواهد شد، همان مسئلهای که یکی از سلبریتیها در او مباحثه با خبرنگار تسنیم به آن اشاره کرد: کار تبلیغات و وجود در برنامهها بهگفتن میهمان بهمراتب از بازی جلوی دوربین سریال و اجرای برنامهای آسانتر و بهمراتب درآمدی زیاد تر و مقرونبهصرفهتر دارد.
اما صدمه این حضورهای پررنگ به حقوق مخاطب چیست؟ ازآنجایی که تعداد بسیاری از گروههای مخاطبین علاقهمند به بازیگران و هنرمنداناند، بهتر برای خرید محصول مورد تبلیغ اغوا و اقنا, خواهد شد، در نتیجه اینجا بهسود صاحبان کالا، مؤسسات تبلیغاتی و در نهایت پلتفرم و شبکه پخشکننده میشود.
آزار مخاطب توسط پلتفرمهای خانگی
در این بین، پلتفرمهای خانگی از آزار مخاطب عبور کردهاند و اصطلاحاً «روی اعصاب مخاطب» میروال، به این معنی که پول اشتراک را جدا میگیرند و تبلیغات را جدا!
تبلیغات در زمان حاضر بهگفتن یکی از اساسیترین مدلهای درآمدی صنعت صوت و عکس فراگیر سهم قابلتوجهی از منبع های درآمدی رسانهها را به خود تعلق میدهد و به انواع و انحاء مختلفی این اتفاق میافتد، ازاینرو ساترا بهگفتن نهاد تنظیمگر تخصصی این صنعت و دیگر نهادها میبایست نظارت بیشتری روی این قسمت داشته باشند.
نظارت بر تبلیغات و خلأ قانونی
احتمالا اگر صاحبان پلتفرمها بخواهند نسبت به این نوشته واکنشی داشته باشند، این مسئله را نقل کنند که این تبلیغات ویدئویی پنج تا ۱۲ ثانیهای است؛ تبلیغاتی که انگارً زمان بسیاری نمیگیرد از مخاطبی که به تبلیغات ۱۰، ۱۵ دقیقهای قبل از سریالهای تلویزیون عادت کرده است، اما برای پلتفرمها درآمد خوبی دارد.
این درآمد برای پلتفرمها در کشورهای دیگر مقدور نیست و دو نوع پلتفرم وجود دارد: یکی پلتفرم اصطلاحاً اشتراکمحور و یکی هم پلتفرمهای تعاملی. پلتفرمهایی که از مخاطبینشان هزینه اشتراک دریافت میکنند، تماشای تبلیغات را برای مخاطب اجباری نکردهاند و اختیاری است، اما در پلتفرمهای تعاملی یا رایگان روی تبلیغات تمرکز وجود دارد.
نارضایتی کاربران و کیفیت تولیدات
این روزها قسمت خصوصی بهعلت کم شدن دیدنی سریالهای صداوسیما توانستهاند تولیدات بهتری داشته باشند، اما با این اوصاف کاربران تعداد بسیاری، این گله های را دارند و سوالشان بدون جواب مانده است که چرا هم باید حق اشتراک، آن هم با این افزایش قیمتها را پرداخت کنند و هم فیلمها و سریالها را با تبلیغات تماشا کنند.
در پلتفرمهای خارجی اساساً این چنین کسب درآمدی مرسوم نیست و همه کاربرانی که حق عضویت در شبکههایی همانند «نتفلیکس» یا «یوتیوب» دارند، یکی از امتیازاتشان همین است که میتوانند برنامه موردنظر خود را بدون تصاویر تبلیغاتی تماشا کنند.
شکاف قانونی و نیاز به نظارت
متأسفانه قانون در برابر عمل برخی از پلتفرمها در دریافت همزمان حق اشتراک و پخش تبلیغات، سکوت کرده است و احتمالا هرکسی می بود هم از این خلأ نهایت منفعت گیری را میبرد، احتمالا اگر مقدار دقت و نظارت بر محتوای تولیدات بهاندازه اهمیت نظارت بر فرآیند جذب کاربرها و کارکرد مالی پلتفرمها می بود، امروز ناظر این چنین اتفاقای نبودیم.
الزام بازنگری در تعرفههای تبلیغات
فارغ از این نکات، بایستی روی تعرفههای تبلیغات تلویزیون و نمایش خانگی یک تأمل جدّی داشت. حال که صداوسیما ناظر بر نمایش خانگی است، باید روی مقدار تعرفههای تبلیغات در پلتفرمها هم یک بازدید و بازنگری داشته باشد. هرچند تعرفههای صداوسیما، بهتعبیر تعداد بسیاری از کارشناسان و اهالی رسانه، در برخی مقاطع و زمانها، نجومی میشود.
بازدیدها مشخص می کند پلتفرمها همچون تلویزیون یک برخورد مشترکی با اندوختهگذاران و اسپانسرها دارند و آن این است که قیمت تبلیغات بستگی به شبکه، پلتفرم، نوع محتوا و نرخ تماشاچیان و بستگی به زمان پخش دارد، بهگفتن مثال، در تلویزیون تبلیغات در ساعات پربازده (همانند پخش زنده و برنامههای پرطرفدار) طبق معمولً گرانتر می باشند.
زمان زمان تبلیغات نیز میتواند تأثیر بسیاری بر قیمت داشته باشد. تبلیغات بلندتر هزینه بیشتری نسبت به تبلیغات مختصرتر دارند. فصلهای گوناگون در سال امکان پذیر برای تبلیغات هزینههای متغیری داشته باشند، بهگفتن مثال، تبلیغات در فصلهایی که پیشفروش و تقاضا زیاد تر است (همانند فصل تعطیلات یا جشنها) طبق معمولً گرانتر می باشند.
با واکاوی زیاد تر تعرفههای تبلیغاتی میتوان به این مسئله رسید که هزینه تبلیغات بر حسب ثانیه محاسبه میشود و مسئله مهمی که برای قیمت آگهیهای صداوسیما باید در نظر بگیرید، این است که تعرفه پخش آگهیها در ساعات بامداد و صبح در همه شبکههای تلویزیونی در پایینترین قیمت و در ساعتهای عصر و شب در بیشترین قیمت است.
لزوم مدیریت دقیق تبلیغات
بهعلت تحول در قیمتها نمیتوان بهطور دقیق هزینه هر ثانیه تبلیغ را خبرداد، اما این انتقادها از سوی صاحبان اندوختهها و برخی اهالی رسانه و صفحات مجازی نقل میشود که این هزینهها، بعضی اوقات نجومی خواهد شد. در هر شبکه و بنا بر زمان و مناسبت این رقم های کم و یا زیاد خواهد شد، اما آنچیزی که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد، این است که در هر پلتفرم رقم های تبلیغات متفاوت است و در هر شبکه تلویزیونی هم گویا هزینههای تبلیغ متغیر است.
تعرفهها در پلتفرمهای گوناگون متفاوت است و هرکدام بنا به رتبهای که در داخل و «آلکسا» و طبیعتاً تعداد مخاطبانشان دارند، یک عددی را جلوی قیمت تعرفههایشان گذاشتهاند، یقیناً این تبلیغات در سایتهای گوناگون اختلافاتی با هم دارند.
با دقت به نبوده است شفافیت در مقدار مخارج و این چنین درآمدها، هم چنان این کاربران می باشند که بیشترین زیان را از عدمآگاهی میبرند، شگفت این که سر آنها منت گذاشته میشود که بهخاطر کیفیت آثار تولیدی برای آنها، تعرفهها بالاتر رفته است، اما هیچکس حق ندارد بپرسد که؛ چرا باید بهطور همزمان هم حق اشتراک گرفته شود و هم هزینه تبلیغات در جایجای پلتفرم؟!!
بهنظر میرسد رویه قیمتگذاری و مدیریت محتوایی تبلیغات، وجود بیحدوحصر چهرهها در آگهیهای بازرگانی، تعرفههایی که زیاد استاندارد مناسبی ندارند و تعداد بسیاری از موارد دیگر که در این گزارش نقل شد، با مدیریت و دقت و تأمل بیشتری همراه نشود و نهادهای ذیربط در نظارت بر تبلیغات تلویزیونی و نمایش خانگی درست عمل نکنند، باید همینطور حقوق مخاطب در جریان مصرف رسانهای سرزمین قربانی شود.
انتهای مطلب/+
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]
منبع