[ad_1]
به گزارش غروب شهر
به گزارش برنا؛ داشتن امید به روزهای بهتر طبیعی است، اما بعضی اوقات اوقات این امید میتواند زیاد طویل و مقصد نیز فراموش شود؛ به این علت برای رسیدن به مقصد موردنظر باید آگاهانه تلاش کرد تا به نتیجه رسید. در غیر این صورت چیزی تحول نخواهد کرد و امکان پذیر ناچار شویم زمانها دچار مشکلات خود باقی بمانیم.
نیازهای دوران کودکی
دکتر سعید بابایی، روانشناس و مطرح واره درمانگر در رابطه وابستگی به دیگران میگوید: همه ما در سنین پایین و در دوران کودکی باتوجهبه این که توانایی و توانایی ملزوم را برای این که بتوانیم شناخت بهتری از دنیای حوالی خود داشته باشیم ، درست عمل کنیم، عادتها و حرکت درستتری داشتهایم نیازمند آن هستیم که خانواده و والدین آموزش های ملزوم را به ما بدهند تا بدانیم کجا باید چطور عمل کنیم و درست تصمیمگیری کنیم و بتوانیم مسیر درستی انتخاب کنیم. در این زمان قوت تصمیمگیری های ملزوم برای این که بدانیم چهکار باید بکنیم، کجا باید سخن چطور سخن بزنیم و حرکت درست هر کجا به چه صورتی باید باشد نداریم.
به حرف های این روانشناس، اگر به هر دلیلی خانواده ما آشفته و از هم گسیختهباشند یا والدین بهخاطر تنشهای و مشکلاتی که دارند نتوانند درست ما را پشتیبانی کنند؛ به این علت ما هم نمیتوانیم الگوهای مناسبی از جانب آنها دریافت کنیم. به همین خاطر امکان پذیر دچار محرومیت اضطراب شویم.
بهاینترتیب نمیتوانیم عواطف، احساسات، محبت و نوازش را بهخوبی دریافت کنیم یا جواب مناسبی به آنها دهیم؛ به این علت امکان پذیر این الگو در ذهنمان تشکیل شود که در سنین بالاتر برای برخوردار شدن از یک بغل یا نوازش و دریافت محبت دیگران باید به آنها باجهای عاطفی بدهیم.
الزام داشتن الگوی مناسب
دکتر بابایی میگوید: در واقع جواب به هیجانات ما نیازی است که حتماً باید برآورده بشود. ولی چون برآورده نمیشود ما با تابعیت از الگوهای نامناسب حرکت نامناسبی هم خواهیم داشت و زمان تصمیمهای جدی همانند داخل رابطه شدن یا تصمیمگیری برای شغل تازه نمیتوانیم درست تصمیم بگیریم. در واقع میتوان او گفت اگر به هر دلیلی دچار تردید و تنش شده باشیم یا محرومیتهای ما زیاد شدید باشد ما همان الگوی صدمهرسان تکراری را مجدد انتخاب می کنیم. درصورتیکه همه ما نیازی نداریم که برای مورد قبول و دقت قرارگرفتن حرکت اشتباهی در پیش بگیریم.

دلایل تکرار اشتباهات
بعضی اوقات برای همه ما پیش میآید که فهمید میشویم مدام اشتباهات قبل را تکرار میکنیم یا باوجودآنکه میدانیم انتخابمان درست نیست یا در ربط اشتباهی هستیم نمیتوانیم تحول مسیر بدهیم.
داشتن مطرحواره نقص و شرم چیزی است که به ما حس ناکافی بودن میدهد و مدام خودمان را سرزنش میکنیم که چرانمی توانم درست حرکت کنیم. برای رهایی از این چنین احساساتی باید حتماً ریشه آنها بازدید و در صورت امکان رفع شوند.
ما زیاد تر مسیرهای آشنا را انتخاب میکنیم. به همین خاطر هم مدام اشتباهاتمان را تکرار و افرادی را انتخاب میکنیم که حرکت نامناسبی با ما داشته باشند.
یقیناً در ارتباطات نامناسب و ناموفق هم فکر میکنیم میتوانیم فرد روبه رو را تحول دهیم و اینگونه خودمان را آرام میکنیم برای ترکنکردن عادتهای به وجود آمده؛ قوت تحول مسیر را نخواهیم داشت … در واقع بهخاطر صدمههایی که قبلاً دیدیم از منطقه امن خودمان خارج نمیشویم؛ به این علت ما طبق معمولً بر پایه علتمسیر خود را انتخاب نمیکنیم؛ چون چیزی که علتاین قضیه میشود این است که ما به الگوهای آشنا زیاد تر دقت میکنیم؛ به این علت طبق معمولً در مسیر تکرار اشتباهات خود اسیر خواهیم شد.
رهایی از روابط صدمهزننده
بعضی اوقات ما مدام داخل روابطی میشویم که نتایج شبیهی دارند؛ به این علت هر بار حس میکنیم داخل رابطهای شدهایم که فقط اسم آن عوض شده و در واقع همه بهنوعی یک نوع شخصیت دارند.
قدم نخست برای رهایی از این چنین موقعیتهایی آگاهی از آنها و شناخت مشکلات خودمان است. هنگامی مدام حس هراس ازدستدادن دیگران را داریم و میترسیم مجدد ترک شویم؛ در واقع همین اتفاق هم خواهد افتاد و الگوی صدمهرسان ما بارهاوبارها به ما صدمه خواهد زد.
ما طبق معمولً برای رهایی از این مشکلات به پشتیبانی متخصص و مشاور نیاز داریم. اما درهرصورت این خود ما هستیم که باید تلاش کنیم با افزایش اعتمادبهنفس و باور خودمان موفق شویم الگو درستی برای انتخاب خود داشته باشیم.
در این بین، شناخت و رویارویی صدمههای دوران کودکی نیز میتواند پشتیبانی خوبی برای حل این چنین مشکلاتی به ما بکند.
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]
منبع