ظفرقندی: در جنگ تازه از هیچ کشوری پشتیبانی بهداشتی و درمانی نداشتیم – غروب شهر

[ad_1]
غروب شهر

به نقل از خبرنگار خبرگزاری مهر، محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، در توضیح بازدیدهای تازه از بیمارستان‌ها در یکی از برنامه های تلویزیونی او گفت: دانشگاه علوم پزشکی تهران رفتیم و جلسه گذاشتیم، در یکی از زیرزمین‌ها. یک بار هم رفتیم دانشگاه علوم پزشکی ایران و جلسه‌ای داشتیم. آن باری که در تهران می بود، وزارتخانه جلسه گذاشت. آقای دکتر پزشکیان هم با لباس مبدل، زیاد اسپورت و با یکی از این کلاه‌ها و حتی برعکس گذاشته بودند و من شنیدم با موتور رفت و آمد می‌کردند، اما اینجا با ماشین آمدند.

بازدیدهای سرزده وزیر بهداشت از بیمارستان‌ها

او همین طور گفت: حقیقتش روز یکشنبه چهار دکتر به من انها گفتند که بریم یک بیمارستان بازدید کنیم و من در خانه بودم و جلسه داشتم، گفتم باشد و ما رفتیم دفتر ریاست جمهوری در پاستور و آقای دکتر انها گفتند کدام بیمارستان برویم، من نظر دادم برویم بیمارستان حضرت رسول، چون مراجعه‌کننده آنجا زیاد می بود و گفتم با موتور برویم، ولی چهار پنج تا موتور آوردند که برویم. سپس تیم تصمیم گرفت، نمی‌دانم این آقایان امنیتی عوض شد و با ماشین‌های زیاد ساده رفتیم. بله، این تیم‌ها هی عوض می‌شد، موتور، تاکسی و غیره.

مدیریت بحران و مجروحین شهری

وزیر بهداشت، در توضیح تفاوت نوع مجروحیت‌ها و مدیریت امداد در مشکلاتهای تازه او گفت: ببینید، آن موقع مدل کار کاملاً با این جنگ ۱۲ روزه فرق می‌کرد. آن زمان جنگ بین رزمنده‌ها و لشکرها می بود. بعضی اوقات بمباران شهری هم می‌شد، اما قالب جنگ همان می بود و مجروحین عمدتاً تیر، ترکش و گلوله بودند. اینجا اما جنگ شهری می بود؛ یعنی اتفاق‌ها عمدتاً برای افراد غیرنظامی، بچه‌ها، کودکان و خانواده‌ها در خانه‌هایشان رخ می‌داد. دیگر مدل تیر و ترکش نبوده است، مدل له‌شدگی و آوار می بود که ما به آن کراش اینجری می‌گوییم.

او همین طور گفت: یک کلمه داریم به نام «مس‌کازوالتی اینجری» یعنی مجروحین زیاد ناگهانی. در این شرایط تعداد بسیاری با هم مجروح خواهد شد و مدیریت علمی و کتابی درمان آن فرق می‌کند. نیاز به تریاژ و دسته‌بندی است، چون شما با مجروحین زیاد مواجهید و باید با امکانات محدود برتری‌بندی کنید. همه این‌ها در کتاب‌های درسی تروما هست و ما در دانشگاه‌هایمان چندین دفعه مرور و تمرین کرده بودیم که آماده باشند.

راه اندازی سریع هیئت دولت و اختیارات اختصاصی برای بحران

وزیر بهداشت در روایت یکی از این حوادث او گفت: برای مثال در میدان تجریش، نزدیک به ۶۰ و خورده‌ای مجروح داشتیم. من نزدیک محل بودم و تماس گرفتم با بیمارستان که بیایم برای پشتیبانی. حتی یکی از همکارانم که شاگردم بوده، دکتر مظفر، تماس گرفت و او گفت اگر نیاز به نیرو باشد من هم بیایم. سپس از یک ساعت خبر داد که نه، همه کارها انجام شده است و همان ۶۰ و خورده‌ای مجروح، همان اتفاقی می بود که راه انتقال نداشتند. آمبولانس هم نمی‌توانست بیاید چون آسفالت کنده شده می بود، آب بالا زده می بود و مسیر بسته می بود و همکاران ما، پرستار و بهیار و امدادگر، با برانکارد داخل آب شدند تا مجروحین را بلند کنند و تا بیمارستان بیاورند؛ نزدیک به ۳۰۰ متر مسیر را این‌طور طی کردند. دو ساعت سپس هم واقعاً رسیدگی کامل انجام شد.

او گفت: زیاد مهم می بود که نیروها سر شیفت‌هایشان از شهر خارج نشوند. حقیقت این است که بمباران و جنگ چیز ترسناکی است. اگر فردی بگوید من هیچ ترسی نداشتم، به نظرم سخن گزافی است. اما مهم این است که چه عکس‌العملی مشخص می کند، چه مقدار می‌تواند خودش و اطرافیانش را مدیریت کند. این نیاز به توانایی و آمادگی ذهنی دارد، نمی‌گویم هیچ‌کس نترسید یا همه ماندند، اما هیچ کاری هم زمین نماند. داوطلبان آمدند و زیاد‌ها زیاد تر از ماموریت‌شان ماندند. چندین دفعه دیدم در همین ایام، عصرها که می‌رفتم بیمارستان برای خدا قوت گفتن، ناظر بودم که نیروهای درمانی داوطلبانه مانده بودند.

آخرین و جدیدترین اخبار سیاسی ، اقتصادی،اجتماعی و تکنولوژی، کارگری ، ورزشی، حوادث و سلامتی ایران وجهان را در وب سایت غروب شهر دنبال کنید.

ظفرقندی: در جنگ اخیر از هیچ کشوری کمک بهداشتی و درمانی نداشتیم

وزیر بهداشت او گفت: برای مثالً به بیمارستان طالقانی رفتم. یکی از پرستاران خانم آنجا به من او گفت: «آقای دکتر، من برای ایران اینجا هستم.» این روحیه و فداکاری واقعاً مورد قیمت است.

وزیر بهداشت، درمورد نحوه مدیریت بحران جابجایی جمعیتی گسترده در شمال سرزمین او گفت: یهو ما روبه رو شدیم در حد یکی دو روز که نزدیک سه تا چهار میلیون نفر از گیلان، مازندران، اردبیل و قزوین جابجا شدند. این حجم زیاد جابجایی علاوه بر نیازهای درمانی، نیازهای فرد دیگر هم داشت؛ برای مثالً بچه‌ها شیر خشک ملزوم داشتند، بیماران دیالیزی به دیالیز نیاز داشتند. احتمالا یک روز در این عرصه جا ماندیم، اما مشکل پزشک نداشتیم؛ مشکل مهم دارو و تجهیزات می بود. برای بیماران دیالیزی، هر استان به اندازه خودش برنامه‌ریزی شده و دستگاه دیالیز دارد. هنگامی یک دفعه صد یا دویست بیمار اضافه شود، باید دستگاه و دارو منتقل شود. از روز دوم با هماهنگی دانشگاه‌ها، استان‌ها و سازمان غذا و دارو این کار انجام شد و دیگر مشکلی در این عرصه نداشتیم.

او گفت: پزشکان هم نیازی به جابجایی نداشتند. ما استان‌های معین تعریف‌شده داریم. اگر من از اینجا بلند شوم و بروم یک بیمارستان دیگر، تا با تیم جراحی، دستیار، بیهوشی و امکانات آنجا آشنا شوم، زمان می‌برد و صرف نمی‌کند. به این علت هر استان با تیم خودش کار را پیش می‌برد.

وزیر بهداشت در جواب به پرسشی درمورد فراهم دارو او گفت: در دو سه روز اول، به علت جابجایی جمعیتی و بسته شدن برخی داروخانه‌ها، بی‌بی‌سی و برخی رسانه‌ها تلاش کردند نوشته افترا بزرگنمایی کنند. اما بلافاصله داروخانه‌های منتخب و نشاندار در هر شهر تعیین شدند تا ۲۴ ساعته فعال باشند. در شهر تهران و دیگر شهرها، این داروخانه‌ها به کار ادامه دادند و هیچ گزارشی از افتواقعی دارو و تجهیزات به ما نرسید.

وزیر بهداشت، در تشریح نحوه راه اندازی اولین هیئت دولت بعد از اغاز بحران او گفت: اولین هیئت دولت همان روز جمعه به طور اضطراری راه اندازی شد؛ از نزدیک به ساعت ۱۰:۳۰ صبح برای هماهنگی اولیه. اخبار اولیه غیررسمی و بعضی اوقات نادرست می بود و تا این مدت اطلاعات قطعی درمورد شهدا و خسارات وجود نداشت. بلافاصله تصمیم گرفته شد چهار کارگروه راه اندازی شود: کارگروه اجتماعی، کارگروه اقتصادی و دیگر کارگروه‌های مورد نیاز. یکی از خواست‌های من این می بود که اختیارات اختصاصی برای وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شود، چرا که در شرایط جنگ با محدودیت‌های اداری و اقتصادی عادی نمی‌توانستیم سریع عمل کنیم.

وی گفت: این اختیارات شامل افزایش پرداخت‌ها و تشویقی نیروها، جابجایی سریع پرسنل، فراهم سریع تجهیزات و ژنراتورها برای بیمارستان‌ها می بود. در آن شرایط، نمی‌توانستیم از مسیرهای معمول همانند مناقصه و فرآیندهای طویل اداری منفعت گیری کنیم. در آن روزها، ساختمان دولت نیز به لحاظ امنیتی اشکار و صدمه‌پذیر می بود، اما هیئت دولت درصدی از ریسک را پذیرفت تا مطلب دهد که دولت پای کار است و امور سرزمین تحت کنترل است.

ظفرقندی در ادامه گفت: جلسات هیئت دولت مختصر و نزدیک به یک ساعت می بود، در حالی که طبق معمولً جلسات سه ساعت طول می‌کشید و مقصد مهم وجود اعضا و مرور سریع مسائل سرزمین می بود. در همان ایام، شایعاتی درمورد فرار اعضای دولت انتشار شد، اما اکثر اعضا وجود داشتند. سپس از چند سال، زمان و شیوه برگزاری جلسات متفاوت شد و خبر‌رسانی محرمانه‌تر و مختصر‌تر انجام شد.

وزیر بهداشت این چنین درمورد ارتباطات در آن روزها او گفت: در ابتدای بحران، ارتباطات به شدت محدود می بود. موبایل معاونان و برخی مسئولان خاموش می بود تا خللی تشکیل نشود. وزارت ارتباطات، با وجود آقای هاشمی، سیم‌های امن تازه توزیع کردند تا تلفن‌های ثابت و ارتباطات الزامی برقرار شود و امنیت اطلاعات نگه داری شود.

وزیر بهداشت، درمورد پشتیبانی کشورهای همسایه و بین‌المللی در مشکلاتهای تازه او گفت: از کشورهای منطقه و همسایه هم درخواستی شد تا پشتیبانی کنند، همانند زلزله بم یا دیگر حادثه‌ها که طبق معمولً این اتفاق می‌افتد و تماس می‌گیرند که ما پشتیبانی پزشکی، دارو یا تجهیزات اراعه کنیم. اما در این مورد خاص، واقعاً نیاز نداشتیم. باید بگویم که ما همیشه در جنگ‌ها تنها بوده‌ایم. نه فقط در ۴۵ سال تازه، حتی در جنگ‌های جهانی هم همین‌طور بوده است؛ جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، جنگ هشت ساله و حتی این بحران تازه.

وزیر بهداشت افزود: پیمان‌ها، تفاهم‌نامه‌های راهبردی، نظامی یا امنیتی، هیچ‌گاه در عمل به درد ما نخورده‌اند. در جنگ هشت ساله، احتمالا سوریه مقداری پشتیبانی می‌کرد و کره شمالی هم اندکی، اما انتظار می‌رفت روسیه پشتیبانی کند، اما حقیقت این است که هیچ کمکی به ما نشد. در این بحران تازه، نیاز پزشکی جدی هم نداشتیم، اما باز هم هیچ پشتیبانی خارجی صورت نگرفت.

دسته بندی مطالب
غروب شهر

خبرهای ورزشی

اخبار پزشکی

اخبار اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار کسب وکار

اخبار فناوری

[ad_2]