[ad_1]
غروب شهر
به نقل از خبرگزاری مهر به نقل از وبدا، جنگ همیشه آن چیزی نیست که در خط مقدم میگذرد؛ بعضی اوقات در یک اتاق زایمان، بعضی اوقات در دستگاه دیالیز و بعضی اوقات در پشت در اتاق اورژانس، رخ میدهد.
اگرچه تاریخ، زیاد تر از سربازان مینویسد، اما روایت واقعی جنگ را باید از مادران بارداری سوال کرد که در مهاجرت به انقباض افتادند، از پزشکی که در بین آوار جان داد، یا بیماری که زمان طلایی سکتهاش در دود و آژیر گم شد.
چند سال پیش کتابی خواندم با گفتن «جنگ چهره زنانه ندارد»، کتابی مستند از «سوتلانا الکسیویچ» نویسنده بلاروسی و برنده نوبل ادبیات، که با صدها زن روسی، از سرباز گرفته تا پرستار، تکتیرانداز و جراح نظامی، او مباحثه کرده و عکس تازهای از جنگ جهانی دوم ترسیم کرده می بود.
تصویری که نه پر از فرماندهی و افتخار، که پر از زخم، اضطراب، نوزادانی که در خاک به دنیا آمدند، عشقهایی که بیسرانجام ماندند و بدنهایی که بینام دفن شدند.
الکسیویچ در این کتاب مشخص می کند جنگ، آنطور که تاریخ رسمی روایت میکند، فقط یک اتفاق مردانه نیست. بلکه یک توانایی انسانی است که زنان هم، با تن و روانشان، در آن زیستهاند. روایتهای او، چهره ناپیدای جنگ را از دل خاطرات زنان بیرون میکشد و مشخص می کند جنگ، صدای گلوله نیست، بلکه بعضی اوقات صدای جیغی خفهشده در آوار است.
در حملات ۱۲ روزه تازه، جنگ اگرچه در خیابان می بود، اما آثارش در رحم مادران در نوار مغزی بیماران، در تأخیر تزریق داروی شیمیدرمانی، خودش را نشان داد. در این نبرد، گلولهها به قلب سیستم سلامت اصابت کردند، اما نه با صدا، بلکه با سکوتی مهلک.
سلامت عمومی یکی از صدمهپذیرترین حوزههایی می بود که آثار آن بیشتر از همه بر بیماران خاص، مزمن و نیازمند مراقبت مستمر مشاهده شد.
در این گزارش مجموعه او گفتوگوهایی که با رؤسا و دبیران انجمنهای تخصصی صورت گرفته، عکس دقیقی از اثرات نهان جنگ بر سلامت عمومی سرزمین اراعه میدهد.
اضطراب مادران باردار و شهادت یک پزشک متخصص
سودابه کاظمی، رئیس انجمن علمی متخصصین زنان و زایمان ایران، از افزایش قابل دقت اضطراب در زنان باردار همزمان با اغاز حملات دشمن خبر داده است. به حرف های او، کوچ اضطراری خانوادهها به شهرهای شمالی و صدای انفجارها، به حملات پنیک در مادران باردار منجر شد. در این شرایط بحرانی، اگرچه نظام سلامت تلاش کرد بدون وقفه به این گروه حساس خدماترسانی کند، اما روال درمان برخی بیماران مختل شد.
وی این چنین از شهادت تلخ دکتر زهره رسولی، متخصص زنان، بههمراه همسر و نوزاد دوماههاش در تاثییر اصابت مستقیم موشک به منزل مسکونیشان خبر داد؛ روایتی دردناک از خشونت مستقیم علیه خانواده سلامت سرزمین.
بیماران مغز و اعصاب؛ هنگامی یک تصمیم شتابزده میتواند فاجعهآفرین باشد
کوروش کریمی یارندی، بازرس انجمن جراحان مغز و اعصاب، با اشاره به ترک تهران توسط تعداد بسیاری از بیماران خاص او گفت: «در بیماریهای مغزی، لحظه تصمیم حیاتی است؛ تشنج، خونریزی یا هیدروسفالی اگر در همان لحظه مدیریت نشود، جان بیمار را میگیرد.»
کریمی با هشدار نسبت به «خطای شناختی» ناشی از بزرگنمایی ذهنی خطر، پافشاری کرد که دور شدن بیماران از پزشک معالج و مراجعه به مناطق دورافتاده امکان پذیر روال درمان را مختل کرده و عوارض غیرقابل بازگشتی بهجستوجو داشته باشد. او خواستار آن شد که حتی در بحران، مشاوره با پزشک معالج پیش از هرگونه جابهجایی الزامی باشد.
سکته مغزی؛ طلاییترین زمان در سایه تردید
احسان شریفیپور، دبیر انجمن سکته مغزی سرزمین، با انتقاد از اختلال در انسجام درمان سکتههای مغزی، او گفت: درمان سکته یک مسابقه با زمان است. هر دقیقه تأخیر، یعنی مرگ زیاد تر سلولهای مغز.
وی با اشاره به فعالیت چهار مرکز جامع استروک در تهران، خواستار فعال ماندن حداقل دو مرکز بدون وقفه در شرایط بحران شد. او این چنین با پافشاری بر آمادگی علمی انجمن سکته مغزی برای اراعه پروتکلهای بحران، آموزش عمومی و مانورهای تخصصی را راهکار پیشگیری از مشکلاتهای بزرگتر در آینده دانست.
پیوند کلیه و توقف موقت برای حفاظت جان
فاطمه پور رضاقلی، دبیر انجمن علمی پیوند کلیه ایران، از تعلیق موقت عملهای پیوند در برخی مراکز همانند بیمارستان لبافینژاد خبر داد و او گفت: ایمنی بیماران در برتری می بود؛ انجام عمل در شرایط بمباران به صلاح نبوده است.
وی با این حال پافشاری کرد که روال درمان بیماران دیالیزی بدون حتی یک روز وقفه ادامه یافت و کادر درمان حتی برای بیماران مهاجرتکرده به شهرهای دیگر نیز پیگیری و پرونده الکترونیک در نظر گرفتند. او او گفت: «همه ایستادند. حتی یک روز میدان را خالی نکردیم.»
سرطان و تأخیر درمان یعنی برگشت بیمار ی
علی مطلق، رئیس انجمن رادیوآنکولوژی ایران، با هشدار نسبت به عوارض تأخیر در درمان بیماران سرطانی، او گفت: «در سرطان، زمان همهچیز است. وقفه در روال پرتودرمانی یا شیمیدرمانی، میتواند به عود بیماری منجر شود.»
وی از آمادگی کامل انجمن برای اجرای نسخهنویسی الکترونیک، ویزیت مجازی، نظام ارجاع و پرونده دیجیتال خبر داد و پافشاری کرد که تعداد بسیاری از نیازهای درمانی قابل مدیریت از راه دور می باشند. اما این زیرساخت، نیازمند همراهی سریع وزارت بهداشت است.
بیماران داخلی و مرگ خاموش قربانیان مزمن
ایرج خسرونیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی سرزمین، با اشاره به حملات مستقیم به مراکز درمانی، او گفت: «دعوا به بیمارستان، یعنی دعوا به جان افرادی که در اوج ضعف جسمی، چشم به سیستم درمانی دارند.»
وی پافشاری کرد که قطع برق، تخریب زیرساختها و مهاجرت بیماران، علتوقفه در درمانهای حیاتی از جمله دیالیز، آندوسکوپی و اعمال جراحی شد. به حرف های خسرونیا، حتی یک تأخیر کوچک در بیماران مزمن میتواند به مرگ خاموش منجر شود. انجمن داخلی سرزمین نیز برای جبران این وقفهها، سامانههای مشاوره آنلاین و حمایتاز راه دور را فعال کرده است.
دعوا موشکی رژیم صهیونیستی به ساختمان انجمن علمی مغز و اعصاب ایران
رئیس انجمن مغز و اعصاب ایران با اشاره به دعوا موشکی رژیم صهیونیستی به ساختمان انجمن علمی مغز و اعصاب ایران او گفت: استرسهای جنگی میتواند تبدیل اختلال استرس بعد از سانحه (PTSD) و بیماریهای روانتنی شود.
محمود معتمدی رئیس انجمن بیماریهای مغز و اعصاب ایران نیز با اشاره به شرایط بحرانی تازه سرزمین و دعوا و جنایات رژیم صهیونیستی به نقاطی در سرزمین و پایتخت، از صدمه جدی به محل استقرار این انجمن در تهران بر تاثییر دعوا موشکی رژیم صهیونیستی خبر داد.
وی اظهار داشت: متأسفم که سرزمین عزیزمان در این چنین شرایطی مقصد هجوم دشمنان بیگانه قرار گرفته است. حقیقت این است که انجمن ما، نهادی تخصصی و غیرسیاسی در حوزه سلامت است و نه نیروی نظامی و نه وابسته به هیچ ساختار سیاسی یا امنیتی.
معتمدی یادآور شد: متأسفانه ساختمانی که انجمن در آن مستقر می بود در مجاورت ساختمانی قرار داشت که بهنظر میرسد مقصد دعوا موشکی یا پهپادی دشمن قرار گرفت و در نتیجه، آپارتمان محل استقرار انجمن مغز و اعصاب دچار صدمه جدی شد، بهطوری که دیگر امکان برگزاری جلسات و ادامه فعالیتهای عادی در آن محل وجود ندارد.
آنچه در جنگ ۱۲ روزه تازه بین آژیرها و انفجارها رقم خورد، تنها محدود به تلفات مستقیم نبوده است؛ بلکه شبکهای از اختلالهای درمانی، صدمههای روانی، وقفههای دارویی و اختلال در روندهای تخصصی در قلب نظام سلامت سرزمین شکل گرفت.
نظام سلامت سرزمین اگرچه با همه ظرفیت در میدان باقی ماند و تلاش کرد از بحران عبور کند، اما این توانایی بار دیگر الزام برنامهریزی سریع برای شرایط اضطراری، آموزش همگانی، تحکیم زیرساختها، فعالسازی نسخهنویسی و ویزیت مجازی و نگه داری انسجام درونسازمانی در مشکلاتها را گوشزد میکند.
سلامت، همیشه پشت خط مقدم است. اما همانجا، سکوتی در حال فروریختن است که اگر شنیده نشود، میتواند از هر انفجاری ویرانگرتر باشد.
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]