[ad_1]
غروب شهر
به نقل از خبرگزاری مهر، محمد اسماعیل اکبری استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رزمنده هشت سال دفاع مقدس یادداشتی را در اختیار مهر گذاشت.
متن یادداشت به شرح زیر است:
الحمدلله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء و الجهلاء «امام سجاد علیه السلام»
نمادی از الطاف خفیه الهی
بهر حال آن اتفاق افتاد و جنگ «احزاب» بیشتر از ۱۴۰۰ سال سپس بازسازی شد و همه شر و کفر در روبه رو حق ایستاد. این اتفاق به دلایل ذیل که موجز گفتن گشته، از الطاف خفیه الهی می بود که نگاههای جامعه نگر و جامعنگر بخوبی آن را فهمیدن و در وجودشان حس کردند.
۱- زیاد سخت می بود که ایران اسلامی بتواند به طور مستقیم با اسرائیل فاسد داخل جنگ شود، این معنی حتی در جنگهای نیروهای مقاومت در مرزهای غصبی اسرائیل هم محقق نشد، و هم چنان رودررویی ایران و رژیم تروریستی در محاق ساختارهای حمایتکننده ظلم جهانی و نظامهای بی معنی ملل متحد باقی ماند. این بار خود دشمن صهیون که امام گرامی ما حضرت سجاد (ع) آنان را در جرگه نادانان دسته بندی کرده اند، مرتکب خطایی راهبردی شد و با محاسبات غلط از داشتههای خود و نداشتههای ایران به میدان قتال داخل گشت.
فیالواقع، این رودررویی از ضروریات شناخت راهبردی برای نابودی کامل اندیشههای فساد فیالارض و اسرائیل جانی می بود که ما نمیتوانستیم به راحتی بدان دست اشکار کنیم و لطف الهی، حماقت معنی دار فرماندهان «احزاب» را همانند ۱۴۰۰ سال پیش وادار به اجرای آن کرد.
*در زمان حیات پیامبر اسلام (ص)، با جاسوسی و تحریک قوم یهود بویژه سردمداری قوم «یهود بنی قریظه» و پشتیبانی دیگر اقوام، همه گروهها و اقوام معاند و ناموافق همانند کفار قریش باهم متحد شدند و در قالب سپاه «احزاب» به جنگ با اسلام آمدند. در این جنگ با نظر جناب سلمان فارسی (س) دور مدینه خندقی حفر شد تا مانع از تهاجم مستقیم آنها به مسلمانان شود.
۲-تاریخ همچون ثبت و ضبط « جنگ احزاب » جبهههای امروز را شناخت و آن را ثبت کرد. بیشتر از پیش معلوم شد که جبههای به اسم آمریکا و اسرائیل و همه کشورهای اروپایی و حتی مرتجعان منطقهای، همانند همان احزاب دوره حضرت خیر البشر (ص) در یک طرف وجود دارد و ایران اسلامی که پرچم خدا و رسولش را به دست گرفته است در طرف دیگر.
همه آسمان و زمین با همه امکانات و تجهیزات منحصر بفرد دانش امروز که تعداد بسیاری از آنها تا این مدت توانایی عملیاتی نداشتند در یک طرف و ایمان و فهمیدن معنی از بقا و دفاع در طرف دیگر قرار گرفت. این امکانات و تجهیزات و این اندیشههای باطل و حق بخوبی در دو جبهه صف کشیدند و ثبت تاریخ شدند.
این چنین اتفاقی نیز از ضروریات فهمیدن معنی از حق و باطل می بود که لطف خفیه و آشکار الهی نصیب آزادگان جهان، دلدادگان به حریت و مومنان نمود.
۳- این هجمه فساد علیه حق تبدیل آشکار سازی قوت نظامی کشورمان در سراسر جهان شد که هیچ امکانی به این خوبی نمیتوانست آن را عملاً معارفه کند. در این جنگ ۱۲ روزه قوت نظامی شیر مردان و شیر زنان ایران اسلامی دلهای مردم آزاده را شاد و سرهای پوک دشمنان را به گریبان فرو برد. در میدانی که لطف خفیه الهی در دسترس ابرمردان نظامی ما قرار داد تواناییای از کارکرد این مردان و تجهیزات آنها به دست آمد، که هیچ میدانی نمیتوانست این چنین اتفاقی را رقم بزند و ما بتوانیم نمایشگاهی از دست ساختههای خودمان را به دشمن و دوست اراعه کنیم و در جرگه یکی از چند سرزمین بزرگ تسلیحاتی جهان قرار گیریم.
۴- این جنگ بار دیگر وجدانهای خفته و یا خاموش شده پاک مردان و زنان دنیا را مقصد گرفت و آنها را بیدار کرد تا قوت حق را ببیند و از آن تقدیر کنند و از خمودگی و ساکت شدن و یا به انحراف رفتن جبهه مقاومت در منطقه بیرون آیند، تسلیم شدن سوریه سست بنیان که تبدیل نمایان شدن عروسکهای تازه بزک شده آمریکا و اسرائیل گردید، دل آزادگان را ریش کرده می بود، و این جنگ بخوبی آنها را در سوراخ موشهای نه چندان آماده فرو برد. نیروهای آرام شده «حزب الله» و « جیش الشعبی » جانی تازه گرفته و خیمه حق را پرتلالو و آماده دیدند. «یمن» قهرمان عملاً ستون خیمه مقاومت را قوی و پابرجا دید.
۵-زیاد سریعتر از آنچه فکر میشد، پرچم سه رنگ ایران در کنار پرچم فلسطین قهرمان در دست زنان و مردان آزاده جهان به اهتزاز درآمد تا معنی جدیدی از جبهه حق و باطل را نمایان کند. امروز دانشجویان دانشگاههای هاروارد ، کلمبیا، پنسیلوانیا و غیره همراه با راهپیمایان معنی شناس اروپای شمالی و مرکزی، وسعت و قدرتی متفاوت از حوزه مقاومت را دیدند و شناختند و از آن پشت گرم شدند. مسلمانان سراسر دنیا، قوت اسلام و ایمان را در قالب موشکهای رنگین مؤمنان و ضعف و زبونی دشمن را در روبه رو آن دیدند و این جنگ باطل السحری شد بر همه تبلیغات قوی و فراگیر دشمن که هیچ راهی به این زیبایی و آشکاری نمیتوانست این معنی را به جهان اسلام چه پاک و چه آلوده به نفاق مخابره کند و صف بندیهای روشن را اشکار نماید. این جنگ علتشد که صف مردم را در روبه رو حاکمان تسلیم پذیر قوت ببخشد و آنها را ناچار کند حداقل در قالب الفاظ در جرگه مدافعان حق درآیند.
۶- امروز بعد از سالها زمان از هشت سال دفاع مقدس، تعبیر « ولایت فقیه » در کسوت « فرماندهی کل قوا » بعضا برای ما سخت می بود ، اما این میدان جنگ به طور عملی و با عمق بالا آن را تعبیر کرد و آنچنان تأثیر گذار شد که فریاد اسلام از مصر و عراق و الجزایر و پاکستان و اندونزی و تعدادی از کشورهای اسلامی دیگر بلند شد و این معنی چهره فرد دیگر به جبهه اسلام بخشید و دلدادگان مؤمن را شادمان کرد و هراس از دل آنها برید. تا بحال این چنین صداهایی که حاکی از نگرش اسلامی بر بقا باشد نشنیده بودیم و یا به این وضوح اشکار نشده می بود. هیهات اگر جنگ مستقیم اتفاق نمیافتاد میتوانستیم به این راحتی، دهانها را باز و سخنان شیرین یکپارچگی اسلام را با محوریت «ولی فقیه» ایران بشنویم و باور کنیم. روح بزرگ مبدع «ولایت فقیه» با اولیا الله محشور باد که ترجمانی دقیق از رهبری را در جهان بنیان گذاری کرد.
فریاد رهبری که کلام خداوند تبارک و تعالی را باز گفتن نمود که شما «اعلون» هستید و دلواپس و محزون نباشید به شرطی که «مؤمن» باشید، هم مقصد را معلوم کرد و هم استراتژی تبیین گردید و چه کلاس درس زیبایی شد برای همه مؤمنین و فرماندهان جبهه حق.
پروردگارا این تبیین حقیقت را فهمیدن کردیم و لطف الهی را به روشنی با دیدگان ضعیفان دیدیم و قدر دانستیم.
۷- جنگ ۱۲ روزه زیاد قوی تر از هر روش فرد دیگر علاوه بر نمایان کردن قوت اسلام، وجود منافقین و جاسوسان موساد را در بیشترین سطح عملیاتی لجستیک معارفه کرد ، جنگ قدرتی در این کار داشت که ما نداشتیم ، چه اگر داشتیم و میدانستیم پیشگیری میکردیم. لطف الهی با ابراز جنگ توسط دشمنان احمق این حالت را معارفه کرد و حتی راه مقابله با آن را نشان داد. چگونگی وجود این جاسوسان و رشد آنها در حد عملیاتی کردنشان و شناخت مسیرهای پرورش و تحکیم آنها با نشان دادن مرزهای ناپاک و ساختارهای کم فهمیدن با میدانهای دید مختصر ما را به میدان جدیدی راهنمایی کرد، که کمتر از میدانی نیست که شهید سرافرازمان «طهرانی مقدم» و «حاجی زاده» گرامی راهنمایی شده بودند. امروز کارکرد « بنی قریظه» عریان در روبه رو ما قرار گرفته است و این دست یافته حاصل نمیشد مگر لطف خفیه الهی شامل حالمان باشد و جنگ ۱۲ روزه مقتدر رقم بخورد. این غربالگری به جاسوسان و بد طینتان ختم نشده بلکه راه مردمان عرصه علم و جایگاه آنها را هم در دل مردمان روشن کرد تا حس امنیت بیشتری کنند و قدر شناس آنها باشند که زیاد تر شوند و فراگیر تر.
۸- جنگ ۱۲ روزه نعمتی دیگر را ارزانی داشت و کارکرد ناشی از بدی نیت ساختارهای بینالمللی را نمایان ساخت؛ این جنگ در بهترین حالت بی خاصیت بودن سازمان ملل و شورای امنیت آن را نشان داد و به وضوح آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کانون آتش افروز ی همراه با آمریکا و اسرائیل معارفه کرد. فرآیند عرصه سازی هجمه صهیون و ادامه آن با آمریکای فاسد پرده از چهره این ساختار برداشته و مسئولان آن را یکی از جاسوسان خود فروخته غرب نشان داد. جنگ با قوت افشاگری توانست آقای گروسی را یک مزدور خود فروخته و شورای حکام را مجمع در اختیار غرب نشان دهد. این نوشته برما روشن می بود اما بر جهانیان روشنایی جنگ ملزوم می بود تا فهمیدن درستی از کارکرد این ساختارهای سیاستگذار و عامل به فلسفه غرب را بهتر بشناسند.
۹- احتمالا دست آورد عرصهای این جنگ اهمیت بیشتری از دست یافتههای قابل دستیابی آن باشد . این جنگ توانست « انسجام ملی »را تحکیم کند و آن را به رخ جهانیان بکشد. لاشخوران سیاست و امنیت جهان این انسجام را مقصد گرفته بودند و قریب به یقین فکر میکردند که نظام جمهوری اسلامی ایران پشتوانه مردمی ندارد و با قوت نمایی دیو فساد از هم پاشیده میشود. اما سخن پراکنیهای رئیس جمهور ابله آمریکا و عمل های گروه سیاسی صهیون حقیقت را نشان داد و ایران متحد را به جهانیان معارفه کرد.
اندوخته اجتماعی حاصل از این جنگ نه تنها امروز بلکه در همه تاریخ مؤلفه قدرتی است که در محاسبات مورد عنایت قرار میگیرد و ایرانیان سرافراز از آن متنعم خواهد شد.
۱۰- یکی دیگر از اثرات جانبی جنگ ۱۲ روزه، فراهم آوری میدان آزمایش برای دست یافتههای جنگی جوانان وطن می بود. چطور میتوانستیم این چنین نمایشگاه عظیمی از محصولات رادمردان ایران را به جهانیان نشان دهیم. آن هم نه در یک سالن در بسته بلکه در میدان عمل. امروز همه استراتژیستهای نظامی و امنیتی جهان، موشکهای هایپرسونیک ما را میشناسند و از موشکهای خرمشهر، سجیل، خیبر و غیره خبر دارند و اگر بخوبی عمل شود امکان وجود در بازارهای جهانی تسلیحات را داریم و میتوانیم از آن منفعت مند شویم و اقتصادمان را قوت ببخشیم.
از دانشگاه جنگ بیاموزیم
برسی تاریخی جنگ احزاب در ۱۴۰۰ سال پیش مشخص می کند که چطور بنی قریظه ماموریت جاسوسی را در فرایندهای اجتماعی به عمل میگیرد و کفار و منافقین را وادار به صف آرایی در روبه رو لشگر حق میکند – قرآن کریم به صراحت کارکرد این موشهای کثیف را زیاد تر از کفار و منافقین زیر سوال برده است. گروههای نظامی و سیاسی اسرائیل که الحق نمیتوان نام سرزمین برآن گذشت با فراگیری کارکرد سیاسی اجتماعی خود جایگاهی عمیقتر از بنی قریظه اشکار کرده اند. بطوریکه ایران را به گفتن دشمن معارفه کرده و دائماً مورد هجمه فکری و عملی قرار خواهند داد. ماحصل کوششهای بنی قریظه جنگ احزاب می بود و ماحصل کوششهای صهیون امروز جنگ علیه ایران می بود.
در هر دو جنگ جبهه حق پیروز میدان می بود و عرصهی وجود و بقای صهیون اکنون نه به اندازه قوم بنی قریظه اما به حد قابل دقت متزلزل شد. تفاوت اعجاب آوری را در این جنگ میبینیم که نباید از آن غفلت کنیم و ملزوم است مورد واکاوی قرار گیرد تا حداقل خون بهایی باشد بر شهیدان عزیزتر از جانمان در حوزه نظامی و علمی.
در جنگ احزاب نیروهای امنیتی جبهه حق از جمعآوری نیروهای کفر و آمادگی آنها برای جنگ خبر داشتند و مستمرا این خبرها به فرماندهی کل منتقل و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگرفت. از نظر وقتی و ژئوپولتیک بحدی این اطلاعات دقیق می بود که فرماندهی جبهه حق توانست با طراحی استراتژی دفاعی «خندق» روش مقابله را معارفه و برای اولین بار در این سطح گسترده در جهان از آن منفعت برد. این استراتژی به زیبایی کمر قوت فساد را ناکامی و جبهه حق را به پیروزی رساند. اما ما در جنگ ۱۲ روزه از ساختارهای امنیتی صهیون و ماهوارههای کفر و نفاق جا ماندیم.
میگویند قریب ۳ سالی می بود که جاسوسان ورزیده صهیون در سرزمین پهباد و ریز پرنده میساختند و داخل میکردند تا به موقع منفعت گیری کنند؛ میگویند تلفنهای نور دیدههایمان را شنود میکردند و از رفتارهای روزانه آنها به خوبی خبر داشتند؛ میگویند محل رفت و آمد برادرم دکتر باقری گرامی بقدری اشکار می بود که به نماز ایستاده و فرزند عزیزش فرشته خانم هم به او اقتدا کرده می بود، همان نقطه با دقت و با برخورداری از جاسوسیهای درون و امکانات بیرون مقصد قرار میگیرد.
هنگامی دکتر سلامی گرامی با رئیس دفترش به رتق و فتق امور امنیتی مشغول است رصد جاسوسان بهتر از خانواده شأن محل او را میشناسند و معارفه میکنند! و همینطور است برای سردار حاجی زاده توانا و عزیزمان و همه آنهای دیگر که بزودی تشییع شأن می کنیم تا ادای دین کنیم و حلالیت بطلبیم از وجود پاکشان که چرا خندق نکندیم و چرا جاسوسهای بنی قریظه را دست کم گرفتیم. امروز رصد مردمی حاکی از کوششهای مردانه نیروهای امنیتی برای درمان فاجعه است اما ایکاش این کوششها برای پیشگیری و تذکرپذیری خرج میشد و «خندق» میکندیم تا امروز ناظر وجود فرماندهانمان در جبهه حق میبودیم.
در این جنگ علاوه بر نقاط قوتمان که جهانیان نظاره کردند و دشمنان به خوبی فهمیدن کردند و عامل پیروزیمان شد، نقاط ضعفمان هم نمایان گردید. امروز ترمیم خندق طراحی شده قبل با منفعت وری اطلاعاتی برای ایران عزیزمان آسانتر شده و ملزوم است با محوریت مردم و فراگیری نظام اطلاعاتی امنیتی مردمی به ترمیم آن بپردازیم.
آنها امروز و فردا چه میکنند؟
جنگ در ظاهر متوقف شده است؛ اما جنگ صهیون علیه پیروان راستین حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام و ختم رسل حضرت محمد صلی الله علیه وآله هیچ زمان همه نمیشود. تاریخ گواه این دشمنی همیشگی صهیون هست. اینک که لشگر حق آنها را به سوراخهای فرار فهمید کرده است – عمل های جدیدی را ادامه خواهند داد:
الف: تلاش برای ترورها را به شکلی مؤثرتر و فراگیرتر ادامه خواهند داد تا علاوه بر حذف فیزیکی نیروهای حق پناه؛ ذهنیت مردم را همیشه مذبذب بین ذالک نگه دارند.
ب: جنگ سایبری به اشکال گوناگون را ادامه خواهند داد و به گمان زیادً زیاد تر ساختارهای خدماتی مؤثر بر ذهن مردم را مقصد قرار خواهند داد.
ج: به گمان زیادً قراردادهای آنها با نیروهای جاسوس داخل ایران در سطوح گوناگون حاکمیتی، همه نشده است و این جرثومههای فساد برای تداوم وحشت مردم، خرابکاری و جلوگیری از فرآیندهای اصلاحی را ادامه خواهند داد.
د: امروز که رفتارهای ساختارهای بینالملل در روبه رو جبهه حق روشن شده است؛ باید هجمهای حرکت کنیم و دائماً با همان اسلحه حقوق بینالملل اجازه ندهیم آنها ما را در گوشه رینگ نگه دارند و با وجود در شورای امنیت معلوم الحال دچار کنند؛ حرکت هجمهای باید فراگیر، ملی و مردمی و با منفعتگیری از تشکلهای جهانی دوست باشد.
امروز چه کنیم؟
جنگ از جبهه عملیات نظامی به جبهه عمیق امنیتی منتقل شده است و پیش قراولان ساختارهای امنیتی سرزمین سربازان جنگ امروز و فردایمان خواهند می بود. انتظار داریم یکپارچگی بیشتر از پیش در این ساختار به وجود آید تا توان آفندی و پدافندی امنیتی ما را افزون کند.
بجز آنچه در قلم نارسای بنده نمایان شد چند مسئله کوچک را به گفتن مصداق عملیاتی ذکر میکنم:
۱-مردم را محور قرار دهیم و با تبیین اصولی مبانی دعوا و دفاع آنها را در میدان نگه دادیم و از اندوخته اجتماعی که در بیشترین سطح حاصل شده است منفعت بگیریم .
تبیین سوره مبارکه احزاب برای مردم که ذکر فلسفه، سیاست و کارکرد تاریخی است – میتواند خط مشی روشنی را به متخصصین برای انجام ماموریت اراعه دهد.
۲- در ساختار بینالملل علاوه بر منفعتگیری از قوانین حاضر هر چند سست و نارسا، هجمههای همه جانبه انجام گیرد.
و مسئله زیاد مهم مطرح «هزینه» تحمیل شده بر ملت ایران است که مقصد را با زبان آشکار تری بر جامعه بینالملل مشخص می کند و طلبکاری ملت ایران روشنتر میشود و حمایتمردم هم زیاد تر خواهد شد.
۳- فلسفه جبهه حق را به زبانهای گوناگون تبیین کنیم که « إنّ الحکم إلّا لله » و مجری مهم آن را مردم بشناسیم نه ساختارهای حاکمیتی و حکومتی که مکلف به انجام ماموریت در این راه می باشند.
۴- به مردم بشناسانیم که « انتم الاعلون » و «غم و حزن» را از آنها بگیریم و شرط «ایمان» و چگونگی فهمیدن آن را توسط متخصصین متعهد اظهار کنیم.
۵- یکپارچگی نیروهای قانون گذار، مجری و قضا را در این جنگ مستمر به مردم نشان دهیم و نقاط ضعف و قوت را به این عناصر محرم راز معارفه کنیم تا حل مشکل کنند، هیچ زمان جنگ را همه شده فکر نکنیم که تاریخ گواه استمرار همیشگی این جنگ است.
دسته بندی مطالب
غروب شهر
[ad_2]